گفتم بیمه «ماتحت» را نمی‌دانم، ولی خیلی از بازیگران و ورزشکاران، اعضای بدن خود را بیمه می‌کنند. مثلاً پا، دست و حتی موهای شان را بیمه می‌کنند. راننده با خنده گفت پس ما هم کم کم داریم اروپایی می‌شویم

اختصاصی کلانشهر: رضا ...

در قدم اول کاشت درخت انبه در خیابانِ در دست احداث، حدفاصل زرجوب و رودبارتان رشت پیشنهاد می شود و در مرحله بعد برای اولین پارکی که قرار است در رشت ایجاد شود مثل پارک در دست اقدام در جاده ...

جوانی کنار جاده ایستاده بود و با دست اشاره کرد که توقف کنیم. او با فارسی کرمانشاهی گفت: تا کجا می‌روید؟ گفتم ما تا خارج کشور! گفت تا کجای خارج کشور؟

اختصاصی کلانشهر: رضا حقی*- «ماشین‌نگاره» عنوان سلسله مطالبی است که در ...

با توجه به اینکه در بعضی از خیابا‌های سطح شهر رشت مثل خیابان مطهری، حافظ و امام خمینی نخل‌هایی وسط بلوار کاشته شده است، این نخل‌های تزیینی که دارای قطر و ارتفاع قابل ملاحظه‌ای هستند اما تنه آنها  فاقد زیبایی ...

طبق مشاهدات یک ماهه، میزان مشارکت مردم رشت در نماز جماعت در مناطق مختلف اعم از بالای شهر، حاشیه شهر و بافت مرکزی فرق چندانی با هم ندارد و مشارکت معمولاً کم یا خیلی کم استاختصاصی کلانشهر:رضا حقی*- به پیشنهاد دوست ...

از صبح رفتم استانداری گیلان یک کار اداری داشتم آقایی که مسئول دفتر بخش مربوطه بود گفت رئیس رفته جلسه.پرسیدم چقدر طول می‌کشه؟ گفت معلوم نیست.پرسیدم می‌توانم منتظر بمانم؟ گفت بله بفرمایید، این خانم‌ها هم منتظر هستند. هر وقت جلسه ...

از اوایل تیر درختِ زودرس «خوج» شروع به میوه‌دهی می‌کند و گونه پاییزه و زمستانه دارد که میوه‌ای آن  در ماه‌های آذر و دی قابل خوردن است. یعنی مدت زمان تیرماه تا دی ماه یعنی حدود ۷ ماه می‌توان میوه را ...

 برادرم می‌گه «آقاجان» را از دکتر بردند خانه؛ وقتی رسیدند آقاجان بهش گفته چند دقیقه بمان بعد و شروع می‌کند به خنده از خنده زیاد او ما هم می‌خندیم. می‌گویم خب؟ بعد از چند دقیقه آقاجان من با ظرف کوچکی ...

در نگاه اول همزمانی ماه رمضان و برگزاری جشنواره غذا می‌تواند تعجب برانگیز باشد ولی مردم رشت و البته گیلان، جز معدود نقاط ایران هستند که غذاهای مخصوص ماه رمضان دارند. در شهرهای دیگر اغلب غذاهایی در ماه رمضان استفاده ...

ما در انتخابات شورای شهر به همه جور آدمی دخیل بستیم و شفا ندیدیم! از راننده گرفته تا مهندس از رفتگر گرفته تا دکتر از بازیگر گرفته تا مداح از قاری گرفته تا بازنشسته نیروی انتظامی از تُرک گرفته تا ...

راننده گفت چند روز پیش یک مسافر سوار کرده بودم می‌گفت قبر را در تازه آباد سی میلیون تومان ولی در باغ رضوان ده میلیون می فروشند. خلاصه قیمت بیرون شهر با داخل شهر فرق دارد. مادر گفت: نه زای ...

می‌توان در فصل بهار جشنواره‌ای جهت ارائه انواع دسر و نوشیدنی با گل بادرنگ و جشنواره دوم در اوایل پاییز در دو بخش خانگی و قنادان و کافه‌داران برگزار کرد همچنین در فصل زمستان با توجه به توضیحات در متن، جشنواره مجسمه‌های ...

رشت، بیشتر نماد شمال است تا اینکه مقصد اصلی گردشگران باشد. سوال این است چگونه می‌توان از عنوان جهانی شهر خلاق خوراک رشت در راستای برندسازی، کمک به افزایش درآمد شهروندان و مشارکت مردم استفاده کرد؟

اختصاصی کلانشهر: رضا حقی*- طی سال‌های ...

گفتم کُره‌ای‌ها در اینجور مواقع می‌گویند: منو بُکشید قربان! پول خُرد ندارم! ایرانی می‌شه؛ شماره حسابت رو بده، کارت به کارت کنم!

اختصاصی کلانشهر : رضا حقی*- «ماشین‌نگاره» عنوان سلسله مطالبی است که در اتومبیل (ماشین) می‌گذرد و چهارشنبه هر هفته در ...

سید حسین ضیابری سیدین مردی با بیش از ۴۰ سال فعالیت در عرصه رسانه و اولین مدیرعامل خانه مطبوعات گیلان بود اما تنها خبری که دیده می‌شود خبر فوت است و تقدیری که در زمان حیاتش هم جایی منعکس نشده ...

راننده تاکسی گفت فکر نکنم شهر رشت تا به حال نماینده داشته؛ چون معمولاً رشتی‌ها در انتخابات کم شرکت می‌کنند و معمولا آرای اطراف رشت تعیین کننده است. همیشه رای سنگر، شاقاجی، کوچصفهان، لاکان، خمام، خشک بیجار، لشت نشا و امامزاده ...

از بعضی کاندیداهای مجلس که رفتاری متظاهرانه دارند سوال می کنم: کسی که از خدا می‌خواست جنازه‌اش مفقود شود تا جسمش نیز برنگردد تا همه چیز خودش را در راه خدا داده باشد، چه ربطی به تو پیدا می‌کند که ...

طی سال‌های ۹۱ تا ۹۸ با حضور جامعه هنری خصوصاً هنرمندان تئاتر با تشکیل انجمن نمایش سازمان فرهنگی ورزشی رشت و تشکیل کارگروه‌های بازیگری، کارگردانی و نمایشنامه نویسی، توانست بیش از ۱۲۰ نمایش خیابانی ۴۰ نمایش صحنه‌ای در سطح شهر ...

راننده تاکسی گفت تعداد گربه‌ها صبح‌های زود خیلی بیشتر است. مردم مخصوصاً خانم‌ها صبح‌ها که برای ورزش صبحگاهی به پارک شهر رشت می روند برایشان غذا می‌برند.خواستم جواب چشم غره‌های راننده را بدهم، گفتم پس شما هم «پیچا» باز هستی ...

به راننده گفتم واقعاً فکر می‌کنی اینجور شرکت کردن در انتخابات فایده‌ای برای شما داره؟ خندید و گفت عالیه؛ من که حاضرم هر روز انتخابات باشه تا رای بدم... اگر می‌خواهی این بحث را ادامه بدهیم باید چند دور جانبازان تا ...

راننده کامیون گفت: من از رشتی‌ها بدی ندیدم، ولی در پادگان تعریف می‌کردند یکی از همشهری‌های شما در یک آرایشگاه در پل عراق در حال اصلاح صورت بود. وقتی فهمید یک  غریبه با یه رشتی دعوا می‌کنه در حالی که ...

 گفت شانس آوردیم جاده شلمچه همش مستقیم است اگر غرب کشور بود صد متر هم نمی‌توانستم توی این وضعیت رانندگی کنم، اینقدر که جاده پیچ و تاب داشت. اینجا مسیر مستقیم را می رویم انشالله جاده است! دوربینت را آماده ...

وقتی روس ها از آمفی تئاتر و سالن‌های مختلفشان می گویند در خیال خود متصور می‌شوم استاندار در جواب آنها می‌گوید ما نیز در مرکز استان خودمان رشت  اولین تماشاخانه کشور را داشتیم و اولین بازیگر زن تئاتر کشور در این شهر ...

مرد میانسال گفت 10 سال رشت نبودم و آمریکا زندگی می‌کردم. تازه برگشتم. راننده گفت آنجا همه رعایت می‌کردند؟اختصاصی کلانشهر: رضا حقی*- "ماشین‌نگاره" عنوان سلسله مطالبی است که در اتومبیل (ماشین) می‌گذرد و چهارشنبه هر هفته به قلم این نویسنده در ...

صبح وقتی از خواب بیدار شدیم من و جمال از دیدن هم تعجب کرده بودیم صورت، گردن و دست‌های ما پر از لکه‌های قرمز بود. جمال گفت این هم از سرخجه ما چطوری لپ گلی!اختصاصی کلانشهر : رضا حقی*- "ماشین‌نگاره" عنوان ...

وسط خیابان تختی بود که دیدم از ماشین جلویی یک پاکت چیپس را پرت کردند توی خیابان. یک لحظه انگار یکی تصادف کرده باشد خانم ژاپنی اشاره زد که ترمز کنماختصاصی کلانشهر : رضا حقی*- "ماشین‌نگاره" عنوان سلسله مطالبی است ...

 با توجه به اینکه شهررشت بیش از یکصد آموزشگاه موسیقی دارای مجوز از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان دارد به راحتی می‌توان از این سرمایه بی‌نظیر جهت برگزاری هفتگی مراسم بر سر مزار سایه استفاده نمود به طور ...

اون موقع پدر بزرگ شما با حقوق یک ماه نمی‌توانست یک بلیت کنسرت بخرد ولی الان اگر حقوق کارمند اداره برق را 10میلیون تومان در نظر بگیریم می‌تواند حداقل پنجاه تا بلیت کنسرت بخرد!راننده گفت شما دو نفر دست به ...

با وجودی که جنسی در مغازه نداشتم و خسارتی ندیده بودم فاکتور‌سازی کردم و پول خوبی از بیمه گرفتم؛ آنقدر خوب که با اون مبلغ یک مغازه دیگر هم اجاره کردم هر دو مغازه را از جنس پر کردم. خانمم ...

 خانه‌های مشاهیری که به موزه تبدیل شده‌اند در شهر‌های دیگر به وفور یافت می‌شوداختصاصی کلانشهر:رضا حقی*-تعلل، کم کاری و محافظه کار بودن مسئولین فرهنگی استان، همچنین گوش به فرمان بودن مسئولین فرهنگی از مسئولین سیاسی معمولاً آثار زیانبار وغیرقابل جبران ...

گفتم چرا موضوع برای صحبت نداریم یا حتی جواب همدیگر را با نوشتن نمی‌دهیم و استیکر و ایموجی جای حرف زدن و نوشتن را گرفته است.اختصاصی کلانشهر : رضا حقی*- "ماشین‌نگاره" عنوان سلسله مطالبی است که در اتومبیل (ماشین) می‌گذرد ...

راننده گفت باشد، ما خدا رو شکر می‌کنیم که دیسک گردن داریم و با خنده رو کرد و از مسافر پرسید شما چی دارید؟! مسافر گفت الان یک ماه است برای درد قفسه سینه‌ام انواع سی تی اسکن،‌ام آر آی ...

راننده با خنده گفت نه فکر نمی‌خواهد تا صبح می‌توانم برای تو مثال بزنم. حالا تو بگو نیروی انتظامی چه کار بکند؟ به ماشین‌ها بگوید پلاک نداشته باشند، به مرغ و خروس‌ها اجازه حرکت ندهد، ورزا را دستگیر کند صاحب ...

گفت داستان ما و خارجی‌ها عین همین لب‌آب خودمان است. آن‌ها گفتند آب را دیدیم ما هم به حرف آن‌ها اطمینان کردیم و شلوارمان را در آوردیم و مایو پوشیدیم ولی منظور اصلی آن‌ها را متوجه نشدیم.اختصاصی  کلانشهر : رضا حقی*- "ماشین‌نگاره" ...

پدربزرگم یک برادر بزرگتر از خودش داشت که اونو خیلی دوست داشت. چند سالی بود که فوت کرده بود یک روز که بهش غذا می‌دادم رو کرد به در ورودی و اسم داداشش را می‌گفت. به من می‌گفت مگه داداشم ...

خندید و گفت، دلت خوش است. داداشم این همه مهندس، دکتر، بازیگر، قاری، مداح، رفتگر رفتند شورای شهر رشت چه گلی به سر همکاران خود زدند تا ما این کارو بکنماختصاصی کلانشهر: رضا حقی*- "ماشین‌نگاره" عنوان سلسله مطالبی است که در ...

 مسافر گفت نه آقا جان نقل این حرفا نیست من نه تخصص خاصی دارم نه دانشمندم نه مخترع، که اگه چند سال بیشتر عمر کنم شاید بتوانم به دنیا خدمتی بکنم کشاورزم. بیجار دارم روی اون کار می‌کنم من که ...

عکس دو نفره‌ی آن‌ها را گرفتم. مجید گفت حالا یک عکس تکی از پرویز بگیر، می‌خواهم خبر دوم را بدهم. پرسیدم خبر چی؟ گفت اول تو دوربین رو تنظیم کن روی صورت پرویز بعد من خبر را می‌گویماختصاصی کلانشهر: رضا حقی*- ...

گفت نیت کردم تا چهلم مرحوم هر روز بروم سر قبرش همانجا خیراتی بدهم و فاتحه‌ای بخوانم، بعدش دیگر احتمالاً هفته‌ای یکبار و یا هر بار دلم براش تنگ شد می‌روماختصاصی کلانشهر: رضا حقی*- "ماشین‌نگاره" عنوان سلسله مطالبی است که در ...

 بعد از تمام شدن جلسه دوباره برایم چای آورد من هم برای اینکه از دلش در بیاورم یک تراول صدهزار تومانی بهش دادم. بعد از جلسه یه نادر گفتم ببخشید آن لحظه ناچار شدم تو رو دعوا کنم. خوشحال گفت ...